lovely love

در آشنایی امروز مینویسم دوستت دارم زیرا آشنایی یک اتفاق است و جدایی یک قانون

lovely love

در آشنایی امروز مینویسم دوستت دارم زیرا آشنایی یک اتفاق است و جدایی یک قانون

برف

از پشت پنجره های انتظار آمدن باران همراه با برف را نظاره میکنم.

گاهی چند قطره باران و گاهی چند برف سفید . بخار روی شیشه ، سرمای سخت زمستان را به نظاره نشسته است و من با پاک کردن آن به کوچه نگاه میکنم.

کوچه غرق سکوت است ، گویی تا به حال کسی از آن رد نشده و او منتظر عابریست که از او بگذرد و رد پایی از خود بر روی سفیدی برف به یادگار بگذارد.

نگاه من به انتهای کوچه و به تاریکی آن دوخته شده ، گویی کسی قرار است بیاید.

چه سکوت سردی ، چه انتظار سردی .

یک نفر از آن تاریکی به سمت کوچه می آید و هر قدمی که بر میدارد حاکی از شتاب او برای رسیدن به پناهگاهی گرم است. رد پاهای او روی برف سفید افتاده و برف دوباره آن را پاک میکند.

در آن سوی کوچه چند نفر به بازی مشغول شده اند ، برفهای سفید را با پاهایشان له میکنند ، انگار نمیدانند اینجا کسی هست که از کثیف شدن برفها رنج می برد.

ولی هرچه برفها را لگد میکنند باز آنجا سفید می شود و برف با چنان قدرتی می بارد که هیچکس نمی تواند سفیدی او را از او بگیرد.

همه جا سفید سفید شده و من در انتظار کسی هستم که سفیدی را دوست دارد. روزی باهم به سفیدی فکر میکردیم و سفید می گفتیم و سفید می شنیدیم.

او در یک شب برفی سفید مرا رها کرد و من همیشه در شبهای سفید در انتظار او هستم و چشم براه از پشت پنجره به انتهای کوچه نگاه می کنم ، در حسرت روزهای از دست رفته و در فکر لحظه های با او بودن قطره اشکی سمبل عشق از چشمانم جاری می شود.

به خود میگویم کاش حتی برای یک لحظه از او غافل نمی شدم و او را برای هر چند لحظه ای کوتاه رنج نمیدادم و با گفته های خود او را آزرده خاطر نمی کردم.

کاش با تمام سفیدیها دوست بودم و برای او از همه آنها سخن میگفتم.  

نظرات 1 + ارسال نظر
آذین سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:01 ب.ظ

سلام شیطون این آهنگ با حالو از کجا آوردی؟؟؟؟

عکستم خیلی قشنگ بود..............

azinabbassioun@ymail.com

خواهش.
خیلی دنبالش گشته بودم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد